
کاهش شنوایی یکی از شایعترین مشکلاتی است که افراد مسن را تحت تاثیر قرار میدهد. تقریبا یک سوم افراد بین 65 تا 74 سال و نیمی از افراد بالای 75 سال دچار نوعی اختلال یا ضعف شنوایی میباشند. علیرغم شیوع بالای این مشکل، اختلال شنوایی در افراد مسن غالبا شناسایی و درمان نمیشود.
اختلال شنوایی در افراد مسن و ارتباط با افسردگی
مطالعات انجام شده توسط کارشناسان نشان میدهد، بیش از 11% افراد مسن که دچار کمشنوایی هستند، از افسردگی رنج میبرند. اضطراب، حساسیت بین فردی و ناسازگاری و در مراحل شدیدتر، زوال عقل به ویژه در افراد مسنی که مشکل بینایی نیز دارند، از دیگر عواقب ناشی از کم شنوایی در افراد مسن شناخته شده است.
اختلال شنوایی در افراد مسن و افسردگی فاکتورهای مرتبطی هستند که متاسفانه کمتر تشخیص داده میشود.
افسردگی واکنشی
براساس آمار بدستآمده، افراد مسنی که دارای اختلال شنوایی هستند، بیشتر از کسانی که مشکل کمشنوایی ندارند به پریشانی ذهنی و کاهش حافظه مبتلا میشوند.
- پریشانی ذهنی یا روانشناختی وضعیتی است که با ناراحتیهای عاطفی که حاصل عوامل استرسزا و مقابله با آنها در زندگی روزمره میباشد، همراه است.
هرچند مکانیسم اعصاب مرکزی و گوش محیطی هر دو به کمشنوایی مرتبط هستند، اما هنوز هیچ مدرکی برای این که ثابت کند مسیرهای عصبی به علت مشکل کمشنوایی، باعث بدخلقی فرد میشوند وجود ندارد. به اعتقاد کارشناسان، هنوز مشخص نیست مکانیسم عصبی مشترکی بین کمشنوایی و زوال عقل، افسردگی یا اضطراب وجود داشته باشد.
بسیاری از مشکلات روانشناختی و روانپزشکی در این افراد، به دلیل از دست دادن چیزی است که در زندگی آنها نقش مهمی داشته است. تحقیقات نشان داده است که رفع کمشنوایی با سمعکها باعث بهبود افسردگی در افراد کمشنوا میشود.

مسیر افسردگی
کاهش شنوایی مشکلی است که اغلب به آن توجه نمیشود. در ابتدا فرد ممکن است به دلیل پیشرفت نهانی و مشخص نشدن کمشنوایی در محیطهای آرام متوجه آن نشود. به علاوه، فقط حدود 20% از افراد 65 سال یا بالاتر که دچار کمشنوایی متوسط یا شدید هستند، مشکلشان را میپذیرند و تنها 25% این افراد نسبت به گرفتن دستگاههای کمک شنوایی اقدام میکنند.
ممکن است ابتدای شروع این مشکل، خانواده، دوستان یا همکاران متوجه کاهش شنوایی فرد نشوند. اغلب مردم مشکل بینایی اطرافیانشان را زودتر تشخیص میدهند. از طرف دیگر، افراد کمشنوا ممکن است در جمع ساکت باشند، خجالت بکشند و چیزی نگویند، در نتیجه اطرافیان متوجه مشکل او نخواهند شد.
افرادی که دچار نقص شنوایی میشوند در ابتدا به واسطه درست نشنیدن کلمات، معنای درست و واقعی آنها را تشخیص نمیدهند.
بیشترین آسیب در رابطه با صداهایی است که pitchها و فرکانسهای بلند دارند، بنابراین فرد قدرت شنیدن حروف صامت که pitchهایی بالاتر از واکهها (vowels) دارند را از دست میدهند.
- واکه نوعی خاص از صدای گفتار است که با تغییر شکل دستگاه صوتی فوقانی یا ناحیه داخل دهان، بالای زبان ایجاد میشود.
زمانی که فرد دچار کمشنوایی میشود، کلمات را اشتباه میفهمد و بیشتر آنها را حدس میزند. از آنجایی که پاسخ دریافتی از فرد کمشنوا به خانواده یا دوستانش با صحبتهای آنان مطابقت ندارد، آنها فکر میکنند فرد دچار زوال عقل شده است.
دلیل دیگر این نقص ممکن است منتقل نشدن اطلاعات از طریق سیستم شنوایی به مرکز پردازش شناختی یا حافظه باشد.
- پردازشهای شناختی به تعدادی از کارهایی که مغز بطور مداوم انجام میدهد، اشاره دارد و وظیفه پردازش کلیه اطلاعاتی را که ما از محیط دریافت میکنیم ، بر عهده دارند. به لطف این فرآیندهای شناختی ، ما همه چیز را میشناسیم و میتوانیم با دنیای اطرافمان ارتباط برقرار کنیم.
فرد کمشنوا حتی اگر بداند طرف صحبت مخاطبش قرار دارد، باز هم ممکن است کلمات را اشتباه بشنود، به همین دلیل مضطرب و نگران میشود و به جای اینکه از دیگران بخواهد با صدای بلندتر با او صحبت کنند یا حرفشان را تکرار کنند، عقبنشینی میکند و همین رفتار باعث برداشت اشتباه در باره افسردگی فرد خواهد شد. ممکن است برخی افراد عقبنشینی نکنند، ولی خیلی زود دچار آشفتگی میشوند، زیرا حس میکنند اطرافیانشان آنها را تحمل نمیکنند یا کلا آنها را دوست ندارند.
برطرف کردن کمشنوایی
متخصصین تاکید دارند که روانپزشکان، هنگام معالجه افراد مسنی که علائم افسردگی، اضطراب یا اختلال شناختی دارند، انجام تستهای کمشنوایی را توصیه نمایند. مطب دکتر روانشناس، به دلیل اینکه فضایی کاملا آرام و بیصداست و امکان بوجود آمدن مشکلی برای فرد کمشنوا وجود ندارد، اصلا جای مناسبی برای انجام تست شنوایی نیست. این تستها باید در محیطهای پر سروصدا انجام شود. بهترین فضا برای این کار محل کار متخصصین شنوایی است که “محل ورود افراد دارای اختلال شنوایی میباشد”. با اینوجود، تست غربالگری که در مطبها انجام میشود نیز میتواند اطلاعات مفیدی را ارائه بدهد.
بیمارانی که به اختلال شنوایی خودشان آگاهی دارند یا حتی قبلا از سمعک استفاده کردهاند، نیز قبل از تعیین اختلال خلقی یا شناختی باید برای ارزیابی شنوایی ارجاع داده شوند، زیرا ممکن است سمعک فعلی آنها کاملا نقص شنوایی این افراد را اصلاح نکند.

خطرات کمشنوایی
آگاهی از خطرات ناشی از کمشنوایی میتواند حساسیت پزشک معالج را در مورد تاثیرات این اختلال بر فرد بیمار بیشتر کند.
انواع مختلفی از داروها در ایجاد کمشنوایی یا نقص شنوایی نقش دارند. داروهای اتوتوکسیک شامل آمینوگلیکوزیدها و ماکرولیدها، برخی داروهای شیمی درمانی سرطان مانند سیسپلاتین و دیورتیکهای حلفوی از جمله این داروها هستند. استفاده طولانی مدت از داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی و استامینوفن نیز میتواند موجب کمشنوایی شود. برخی شواهد نشان دادهاند که سالیسیلاتها، پروژستین و سیلدنافین نیز خطر ابتلا به این اختلال را افزایش میدهند.
داروهای ضد صرع مانند کاربامازبین، فیتوئین، والپروات، لاموتریژین، گاباپنتین، ویگاباترین و اگزکاربازپین میتوانند باعث ایجاد مسمومیت شنوایی و وستیبولار شوند. بنابراین معاینات لازم جهت تشخیص این علائم در افرادی که در معرض خطر بالایی از مسمومیت شنوایی و وستیبولار هستند الزامی است.
عوامل دیگری که ممکن است خطر ابتلا به کمشنوایی را افزایش دهند: جنسیت نر، قرارگرفتن در معرض سر و صدای زیاد، شرایط پزشکی مانند دیابت، نارسایی کلیه، آترواسکلروز، اختلال در سیستم ایمنی بدن و آسیب به سر میباشند.
- وستیبولار میتواند به ساختارهای تعادل در گوش داخلی، عصب دهلیزی یا عصبهای موجود در بخشهایی از مغز که کنترل تعادل را بر عهده دارند آسیب برساند. این آسیب ممکن است موقتی یا دائمی باشد.
در بارهی ارتباط تاثیرات تکنولوژی بر سیستم شنوایی چه میدانید؟
نکاتی برای روانپزشکان در درمان بیماران مسن مبتلا به کم شنوایی
نقش مهمی که روانپزشک میتواند در برابر افراد مسن مبتلا به کمشنوایی داشته باشد ، آموزش خانوادههای آنهاست.
به خانوادهها بگویید که پدربزرگ به آنها بیمحلی نمیکند و دچار زوال عقل نشده است، او فقط کمشنواست که با سمعک مشکل او درمان میشود.
اعضای خانواده باید بدانند که بلند صحبت کردن کمکی نمیکند، در حقیقت اغلب در شنوایی بیشتر خطا ایجاد میکند. “بهتر است با وضوح و آهستهتر صحبت کنیم و به شخص اجازه دهیم صورت شما را ببیند ، علائم صورت را بگیرد و لبها را بخواند.”
آموزش بیمار در مورد وضعیت خود و آگاهی او از استفاده از سمعکها به عنوان راه حل مناسب برای این مشکل، بسیار مفید خواهد بود.
روانپزشکان در این شرایط باید بیماران را به متخصصین شنوایی معرفی کنند. متخصصین فقط سمعک تجویز نمیکنند. آنها تکنیکهای بسیاری را برای کمک به این افراد جهت کنارآمدن با کمشنواییشان ارائه میدهند. آنها همچنین میتوانند به بیماران برای مقابله با وزوزگوش که یک مشکل شایع و چالشبرانگیز است نیز کمک کنند.
بسیاری از متخصصان شنوایی میتوانند به افرادی که مجبورند از سمعک استفاده کنند، نکات مفیدی را برای سازگاری با کمشنوایی و سمعک مناسب ارائه دهند.
به بیماران دریافت برنامههای آموزش شنوایی را پیشنهاد کنید. انعطافپذیری شنوایی پس از قراردادن دستگاههای حسی ممکن است برای ساماندهی مجدد مغز و عملکرد بهینه از دستگاههای حسی به آموزش اضافی نیاز داشته باشد.

برنامههای آموزش شنوایی اغلب توسط مراکز شنواییسنجی که به سالمندان اختصاص دارد ارائه میگردد. اگر میخواهید بیماران را برای آموزش شنوایی به مرکزی ارجاع دهید، سعی کنید بیمارتان آموزش را از یک مرکز یا کلینیک خوب شروع کند. موفقیت طولانی مدت حاصل از این برنامهها در بهبود شنوایی فرد بسیار بحثبرانگیز است.
ما میدانیم تا زمانی که بیمار در دوره آموزشی قرار دارد پیشرفت میکند، اما نمیدانیم که مزایای این دورهها پس از اتمام آنها نیز ماندگار خواهند بود؟ در هر صورت شرکت در این دورههای آموزشی ضرری ندارد و حداقل تا مدتی که بیمار در دوره آموزشی شرکت میکند از مزایای آن استفاده مینماید.
بیماران را به شنیدن موسیقی ترغیب کنید. موسیقی در ارائه محافظت عصبی تاثیرات بسزایی دارد. متخصصین موسیقی را ” محرک ویژه ” میخوانند و عقیده دارند موسیقی آخرین محرک شنوایی برای افرادی که دچار زوال عقل شده یا حتی بیماری آلزایمر پیشرفته دارند میباشد. برخی از بیمارانی که قادر به درک بسیاری از نکات نیستند، هنوز میتوانند با موسیقی، رقص و آواز ارتباط برقرار کنند. به خاطر داشته باشید که صدای موسیقی نباید زیاد بلند باشد، زیرا باعث آسیب شنوایی بیشتری خواهد شد.
منبع: